موقعیت متزلزل ایران در اقتصاد خاورمیانه تابعی از ھمین وضعیت در اقتصاد جهان است و اگر شاھد استثناھا باشیم در حقیقت حضور طفیلی است و به قول آشنا «حباب» است.
یادداشت_حسین واعظی آشتیانی| توقع رشد ملموس اقتصادی در ایران و ھمچنین توقع افزایش حضور اقتصاد ایران در بازارھای جهانی یا خاورمیانه، توقعی است که ریشه در ناآگاھی دارد، ناآگاھی از ماھیت سرمایه و مکانیسم عمل اقتصاد جهانی یکی از اصول مدیریت توسعه این است که تحقق توسعه پیشنیازی حیاتی دارد بهنام ثبات رشد و توسعه اقتصادی.
یک کشور مانند دانههای تسبیح، شاخصههای متعددی دارد که امنیت و ثبات، نخ نگهدارنده و عنصر موجده یا ایجادکننده و ُمبقیه نگهدارنده آنهاست.
اگر اقتصاد آمریکا در قرن بیستم عموماً رشد داشت البته بهجز یکی دو دوره رکود که مهار شد، به این دلیل بود که ایالات متحده آمریکا بهواسطه موقعیت جغرافیایی خود از دو جنگ بزرگ جخانی اول و دوم دور بود و تهدید امنیتی نداشت و بیثباتی سیاسی را ھم تجربه نکرد.
اروپای غربی ھم رشد بدون توقف اقتصادی خود را پس از جنگ دوم جهانی و با تحکیم امنیت و تضمین ثبات شروع کرد، بسیاری از کشورھا اروپایی عضو بلوک شرق سابق که متعهد به ایدئولوژی کمونیسم و پدرخوانده خود “اتحاد شوروی” بودند پس از فروپاشی شوروی، شاھد رشد شاخصهای پایدار اقتصادی بودند که چند سال پس از دست یافتن به ثبات و آرامش، محقق شد.
نکته مهم در این بخش این است که کشوری که در حال جنگ و درگیری خواه نیابتی یا مستقیم باشد، قبل از ھر چیز شاھد اقتصادی نزار خواھد بود.
در تأیید اھمیت و ضرورت تأثیر روابط سیاسی پایدار با کشورھای جهان و ثبات و امنیت بر استمرار توسعه اقتصادی باید گفت که حضور سرمایهگذاران داخلی و خارجی و تردد تاجران با آرامش خاطر در کشورھای مختلف، ھم نشاندھنده رشد اقتصاد یک کشور است و ھم بر رشد دیگر شاخص های اقتصادی اثرگذار است موضوعی که امروز در اقتصاد ایران وضعیت خوبی ندارد، دلیل آن ھم روشن است.
در اقتصاد گفته میشود «سرمایه، ترسو است» یعنی یک سرمایهگذار وارد حوزه یا جغرافیایی که احساس امنیت نکند، نمیشود، تا اینجا روشن شد که “امنیت” و “ثبات” برای ھر نوع توسعه ازجمله توسعه اقتصادی لازم است.
اگر امروز چین و عربستان بهدنبال صلح و سازش با کشورھای مختلف ھستند، مشخصاً به این دلیل است که برای خود یک رسالت تعریف کردهاند، رسالتی به نام «توسعه».
در برخی آمارھای رسمی گفته شد که طی ھمین دو سه سال اخیر چه میزان سرمایه از کشور ایران خارج شد و به بخش املاک در ترکیه، قبرس و برخی از دیگر کشورھا منتقل شد و بدیهی است وقتی سرمایههای داخلی میل به جدا شدن از اقتصاد ایران دارند، توقع از سرمایهگذار خارجی که قبل از ھر اقدامی، همه نقاط ضعف و قوت سیاسی و ظرفیتهای اجتماعی کشور مقصد را بررسی میکند، توقعی ناشیانه است.
اقتصاد ایران طی دو دهه اخیر و با آمدن دولت آقاى احمدی نژاد و ادبیات تهاجمی وی و دیگر مقامات رسمی آن زمان و آغاز تحریمهای آمریکا و تشدید آن طی سالهای اخیر عملاً از اقتصاد جهان حذف شد و اقتصاد خاورمیانه نیز بخشی از اقتصاد جهان است و برابر مکانیسم واحدی حرکت میکند.
موقعیت متزلزل ایران در اقتصاد خاورمیانه تابعی از ھمین وضعیت در اقتصاد جهان است و اگر شاھد استثناھا باشیم در حقیقت حضور طفیلی است و به قول آشنا «حباب» است.
در ماجرای جنگ غزه نیز ایران از این جنگ به نفع مردم فلسطین حمایت کرد و مسئولان ما در این جانبدارى بر اخلاق انسانی و ضرورت دفاع از حق مردم مظلوم فلسطین تأکید دارند نه اینکه بخواھند مستقیم وارد جنگ با اسراییل شوند اما اقتصاد استانداردھای خود را دارد و دقیقاً در چنین وضعیتی، ایران را یکی از طرفهای جنگ میشمارد و از نزدیک شدن به آن واھمه دارد.
امید بر آن است که با تغییر روش و دیدگاه که مسئولین وقت در خصوص روابط با كشورھاى اقتصادى روز جهان ھمچون كشورھاى ھمسایه روابط اقتصادى ما تغییر كند تا بتوانیم سهم بیشترى از جذب سرمایهھاى داخلى و خارجى را در بر داشته باشیم.